به گزارش ریاح نیوز، گاهی برایمان سؤال میشود که وقتی یک قسمت از بدنمان درد میگیرد، چطور ممکن است یک قرص کوچک بتواند آن درد را آرام کند. آیا مسکنها میدانند مشکل دقیقاً کجاست؟ واقعیتش این است که مسکن اصلاً نمیفهمد کدام قسمت بدن درد میکند! در ظاهر، موضوع ساده بهنظر میرسد اما پشت این اتفاق سازوکار علمی دقیق و جالبی وجود دارد.
درد یک پیامرسان بدقلق است. هرجا بدن آسیب ببیند، یک سری عصب مخصوص، سریع به مغز پیام میدهند که «اینجا مشکلی پیش آمده». حالا مسکنها چطور وارد بازی میشوند؟ مسکنها فقط مسیر انتقال درد را مختل میکنند و هر کدام روش خاص خودشان را دارند.
مسکنهای ضدالتهابی مثل ایبوپروفن، ناپروکسن و دیکلوفناک ابتدا مشکل را ریشهیابی میکنند. این مسکنها آنزیمهای ایجادکننده التهاب و درد را از کار میاندازند، در نتیجه التهاب کاهش پیدا میکند و سیگنال درد ضعیفتر میشود. این دسته مسکن، بیشتر برای دردهای التهابی مثل بعضی انواع سردرد و دنداندرد مناسب هستند.
مسکنهای اپیوئیدی مثل مورفین، ترامادول و کدئین سنگینوزنهای دنیای مسکنها هستند. کاری به محل درد ندارند؛ مستقیماً به گیرندههای مخصوص درد در مغز و نخاع قفل میشوند و با ایجاد اختلال در مسیر انتقال درد، درک و پاسخ به درد را کاهش میدهند. این داروها همچنین بهطور غیرمستقیم روی احساسات و حس رضایت اثر میگذارند. این دسته برای دردهای شدید مثل دردهای پس از جراحیهای عمیق یا شکستگیها تجویز میشود.
مسکنهای موضعی همانهایی هستند که روی محل درد مالیده میشوند و اثرشان را مستقیم در همان ناحیه اعمال میکنند. این مسکنها یا ضدالتهاباند مثل ژل دیکلوفناک، یا بیحسکنندههای عصبیاند مثل لیدوکائین، و یا خاموشکننده درد مثل کپسایسین. بعضی محصولات هم ترکیبی از این اثرات را دارند.
تنظیمکنندههای درد عصبی مثل گاباپنتین و پرگابالین با دستکاریهای شیمیایی اساساً جلوی شلیک پیام درد توسط نورونها را میگیرند و نویزهای عصبی را کاهش میدهند. این دسته برای دردهایی با منشأ عصبی تجویز میشود، مثل دردهای ناشی از دیسک کمر یا درد ناشی از زونا.
و در نهایت استامینوفن؛ دارویی که در هیچیک از دستههای بالا قرار نمیگیرد اما یک مسکن مهم محسوب میشود. مکانیسم دقیق اثرش مشخص نیست، ولی گفته میشود از طریق تأثیر روی برخی مسیرهای عصبی باعث کاهش درد میشود.
پایان خبر/۱۱



























