به گزارش ریاح نیوز، سه موضوع یعنی بدن مثالی، درک زمان در برزخ و پیوند والدین با فرزندان پس از مرگ، حلقههایی به هم پیوسته از حقیقت حیات پس از دنیا هستند. بر اساس تفسیرهای قرآن کریم و حدیث اهل بیت (ع) مرگ پایان نیست، بلکه آغازی است برای تجربهای ژرفتر از وجود که در آن بدن لطیف مثالی جایگزین کالبد مادی میشود، درک از زمان و مکان ماهیتی متفاوت دارد و پیوندهای عاطفی و معنوی میان انسانها ادامه پیدا میکند.
قرآن کریم با بیانی روشن میفرماید: «وَ مَا هَذِهِ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ» (سوره عنکبوت؛ آیه ۶۴)؛ این زندگی دنیا چیزی جز بازی و سرگرمی نیست و سرای آخرت است که حیات حقیقی است، اگر میدانستند.
بدن مثالی در عالم برزخ؛ پیکرهای لطیف اما واقعی
یکی از آموزههای مهم معارف اسلامی، باور به «بدن مثالی» یا «بدن برزخی» است؛ بدنی که پس از جدایی از کالبد مادی در عالم برزخ همراه انسان میماند و عوالم پس از مرگ را با آن درک میکند. این بدن در حقیقت هماکنون نیز در باطن وجود ما حضور دارد و هر انسانی در تجربه خواب، با همین پیکره لطیف فعالیت میکند.
خواب در واقع صحنهای کوچک از حیات برزخی است، چنانکه قرآن کریم میفرماید: «اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا وَالَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنَامِهَا» (سوره زمر؛ آیه ۴۲) خداوند جانها را به هنگام مرگشان میگیرد و نیز جان کسانی را که نمردهاند در خوابشان میگیرد.
بدن مثالی از جهاتی با بدن مادی شباهت دارد؛ دارای شکل، اندازه، رنگ، بو و حتی مزه است و صورت و قوارهای مشابه بدن زمینی دارد. با اینحال تمایز بنیادین آن در نداشتن «جرم» و «سنگینی» است. این لطافت باعث میشود که بدن برزخی از محدودیتهای مادی رها باشد؛ میتواند در هوا پرواز کند، بر روی آب راه رود و در زمان و مکان مقید نباشد.
این بدن قادر است به گذشتههای دور سفر کند یا آیندههای دور را مشاهده کند و همزمان در مکانهای گوناگون حاضر شود. چنین گسترهای از وجود نشان میدهد که بدن مثالی نه کاملاً مادی است و نه کاملاً مجرد؛ بلکه به تعبیر حکمای الهی «مجرد ناقص» است؛ از ماده و ویژگیهای آن مانند جرم و زمان و مکان مجرد است، اما طول و عرض و ابعاد و شکل را داراست.
در روایات نیز به این حقیقت اشاره شده است. امام صادق (ع) میفرمایند: «إِنَّ النَّاسَ یَنَامُونَ فَیَرَوْنَ فِی مَنَامِهِمْ کَأَنَّهُمْ فِی الْجَنَّةِ وَ النَّارِ وَ لَوْ کَانَتْ أَجْسَادُهُمْ فِی الْأَرْضِ»؛ مردم در خواب چیزهایی میبینند گویی در بهشت یا جهنم هستند در حالی که بدنهایشان در زمین است. این بیان به روشنی از فعلیت بدن مثالی در همین دنیا و کارکرد آن در عالم برزخ حکایت دارد.
روز و شب در برزخ؛ وابستگی به زمان دنیوی
یکی از پرسشهای رایج درباره عالم برزخ، مسئله وجود شب و روز در آن است. از منظر قرآن و روایات، عالم برزخ خود دارای خورشید و زمین و حرکتهای فیزیکی نیست تا شب و روز به معنای مادیاش پدید آید. اما از آنجا که این عالم به نوعی به جهان دنیا احاطه و اشراف دارد، حالات زمانی دنیا را درک میکند.
خداوند درباره آلفرعون میفرماید: «النَّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْهَا غُدُوًّا وَ عَشِیًّا وَ یَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ» (سوره غافر؛ آیه ۴۶)؛ آتش بر آنان هر بامداد و شامگاه عرضه میشود و روزی که قیامت برپا شود، آلفرعون را به سختترین عذاب داخل کنید.
این آیه نشان میدهد که درک صبح و شب برای اهل برزخ معنا دارد، هرچند بر اساس گردش خورشید و زمین نباشد. نسبت عالم برزخ به زمان، همانند نسبت جنین در رحم به جهان بیرون است.
جنین خود زمان بیرون را تجربه نمیکند، اما کسانی که بیروناند از حال او باخبرند. اهل برزخ نیز چنین احاطهای دارند؛ وقتی در دنیا روز است، آنان از آن آگاه هستند و وقتی شب فرامیرسد، میدانند که شب شده است. پس در عالم برزخ، شب و روز به معنای مادی وجود ندارد اما آگاهی نسبت به دگرگونیهای زمانی دنیا برقرار است و ارواح نسبت به آن اشراف دارند.
پیوند والدین و فرزندان پس از مرگ؛ شفاعت و استجابت دعا
رابطه والدین و فرزندان با مرگ گسسته نمیشود، بلکه در مرتبهای عمیقتر ادامه پیدا میکند و حتی دعای والدین پس از مرگ نیز میتواند در زندگی فرزندان تأثیرگذار باشد. اگر فرزندی گرفتار مشکلات شود و به زیارت قبر پدر و مادرش برود، قرآن تلاوت کند و از خداوند با وساطت آنان حاجت بخواهد، این ارتباط میتواند زمینه استجابت دعا را فراهم کند. البته باید توجه داشت که حاجت تنها از خداوند خواسته میشود و مردگان واسطه هستند، نه مقصود نهایی.
نماز و دعا بهتر است در خانه یا مسجد خوانده شود و پس از آن به زیارت قبور رفت. اگر قبر در حرم اهل بیت(ع) یا مسجد باشد، خواندن نماز در همانجا اشکالی ندارد، اما در قبرستانها توصیه نشده است. در منابع معتبر آمده است که حتی عنوان پدر و مادر – ولو شخص از نظر معنوی در مرتبه بالایی نباشد – نزد خداوند منزلت دارد و میتواند موجب استجابت دعا شود.
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «رِضَا الرَّبِّ فِی رِضَا الْوَالِدَیْنِ وَ سَخَطُ الرَّبِّ فِی سَخَطِ الْوَالِدَیْنِ» (کنزالعمال)؛ خشنودی پروردگار در خشنودی والدین است و خشم پروردگار در خشم آنان.
روایات دیگری هم گواهی میدهند که ارواح پدران و مادران نسبت به زیارت فرزندان آگاه هستند و از حضور آنان خوشحال میشوند. آنان با زائر خود انس میگیرند و هنگام رفتنش احساس دلتنگی دارند. همانگونه که دیدار یک زندانی یا بیمار سبب شادی او میشود، حضور بر مزار والدین نیز موجب سرور ارواح آنان است. اگر در این حال دعا شود و آنان از خداوند بخواهند که حاجت فرزندشان را برآورد، امید فراوانی به استجابت آن هست.
پایان خبر/۱۱