به گزارش ریاح نیوز، حاج قاسم سلیمانی که در دوران دفاع مقدس فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله بود، درباره عملیات کربلای ۴ میگفت: در عملیات کربلای ۴ یکی از فرمانده گردانهای ما داخل یکی از چولانهای منطقه عملیاتی کربلای ۴ نشسته بود و با بچههای غواص داشتند کفشهای غواصی را پای خودشان میکردند. خب، عملیات کربلای ۴ همان لحظه قبل از شروع عملیات لو رفت و دشمن روی ساحل خودمان آتش باز کرد.
ساحل هم ساحل کم عرضی بود. همین رودخانه اروند بود. در اینجا در نقطه بین نهر خین و نهر عرایض، در یک نقطه کوتاه و کوچکی، تعداد زیادی از لشکرها داشتند وارد ساحل میشدند. عرض رودخانه هم در این نقطه کلاً ۴۰۰ متر بود. بچهها لای این چولانها، این نیهای کوتاه، نشسته بودند و داشتند کفشهای غواصی را پای خودشان میکردند.
یک مرتبه مثل اینکه یک انفجار عظیم شد. دشمن همه آتشش را باز کرد توی این ساحل. دشمن در یک نقطه محدودی همه آتشش را باز کرد. هواپیماها آمدند، منور ریختند و مثل روز کل منطقه روشن شد.
من لب خاکریز نشسته بودم. نگاه کردم، دیدم این فرمانده گردان از پایین به من نگاه کرد و چشمش را به چشم من دوخت. با نگاه خودش میخواست از من کسب تکلیف کند که «چه کار کنم؟»
این در حالی بود که جوی خون از توی این چولانها به سمت رودخانه جاری شده بود. در همین نقطه حداقل ۱۰ یا ۱۵ تا از بچه ها شهید شدند.
در پل دریاچه ماهی، وقتی گردان میخواست از اول بیاید آخر پل، اگر اول پل گردان ۳۰۰ نفر بود، آخر پل به ۲۰۰ نفر میرسید. یا مجروح میشدند و یا شهید. اطراف این پل مجروح و جنازه میریخت. اما فرمانده گردان ایستاده میآمد. وقتی به او گفتم: «برو»، سؤال نکرد. دیگر وقت غافلگیری هم نبود. با «یا زهرا(س)» و «یا حسین(ع)» با همین حال رفتند.
عراقیها مثل این صیادهایی که مرغابی صید میکنند، لب ساحل ایستاده بودند. بچهها رفتند ساحل را شکستند.
تصویر زیر، تصویر وداع سردار حاج قاسم سلیمانی با یکی از همرزمانش در شب عملیات کربلای ۴ است.
شهید سلیمانی در بخشی دیگر از سخنان خود میگوید: «در عملیات کربلای۴ وقتی به صورت بچهها نگاه میکردم، احساس میکردم سورههای قرآن در مقابلم هستند.» روز گذشته سالگرد آغاز عملیات کربلای ۴ بود.